ایوی پورتر، شخصیت خیالی خلق شده توسط یک رئیس مرموز، وظیفه دارد به یک شهر نفوذ کند و رایان سامنر را هدف قرار دهد. زمانی که او با شهر و رایان ارتباط بیشتری برقرار می کند، ایوی به زندگی متفاوتی فکر می کند، اما گذشته او تهدید می کند که همه چیزهایی را که ساخته است از بین می برد. ایوی باید هویت دوگانه خود را دنبال کند و برای اطمینان از آینده خود از گذشته خود جلوتر باشد.
لیزا جول با رمان هیجانانگیز روانشناختی جدید درباره زنی که خود را سوژه پادکست جنایی واقعی خودش میبیند بازمیگردد. آلیکس سامرز با جوزی فر که تولدشان در یک روز است، ملاقات می کند. جوزی به پادکستهای آلیکس گوش میدهد و میخواهد در آن حضور داشته باشد. آلیکس شیفته زندگی مرموز جوزی می شود. جوزی راه خود را به زندگی و خانه آلیکس پیدا می کند. ناگهان جوزی ناپدید می شود و میراث هولناکی را فاش می کند. آلیکس متوجه می شود که هدف پادکست جنایی واقعی خودش شده است و خود و خانواده اش را به خطر می اندازد. سوال باقی می ماند: جوزی فر کیست و چه کرده است؟
مردم بدون هیچ ردی ناپدید نمی شوند.
شلبی تباو اولین کسی است که ناپدید شد. چندی بعد، مردیث دیکی و دختر شش ساله اش، دلیلا، چند بلوک دورتر از جایی که شلبی آخرین بار دیده شده بود ناپدید می شوند و ترسی را در جامعه زمانی صلح آمیز آنها ایجاد می کنند. آیا این حوادث به هم مرتبط هستند؟ پس از یک جستجوی گریزان که بیشتر سؤالات را به همراه داشت تا پاسخ، سرانجام پرونده متروک می شود.
حالا، 11 سال بعد، دلیله به طرز تکان دهنده ای برمی گردد. همه می خواهند بدانند چه اتفاقی برای او افتاده است، اما هیچ کس برای چیزی که پیدا خواهد کرد آماده نیست.
در این رمان مهیج هوشمندانه و مهیج، استاد تعلیق و نویسنده پرفروش نیویورک تایمز، مری کوبیکا، اسرار داخلی را به سطح جدیدی می برد و نشان می دهد که برخی از مردم برای مدفون نگه داشتن حقیقت دست از سر هیچ چیز نمی کشند.
دریاچه لز یک تابوت دربسته هم تاریکتر است. این چیزی بود که مارنی همیشه میگفت، قبلا وقتی بچه بودیم، و مدام میکوشید مرا بترساند. راستش را بخواهید، این حرف اغراقآمیز است، اما نه زیاد. آب دریاچه گرین تیره است، حتی با وجود عبور نور از آن.
مولی گری مثل بقیه نیست. او با مهارت های اجتماعی دست و پنجه نرم می کند و منظور دیگران را اشتباه برداشت می کند. مادر بزرگش توسط قوانین ساده ای که مولی می توانست براساس آن زندگی کند، دنیا را برای او تفسیر می کرد.
از چند ماه پیش که مادربزرگ درگذشت، مولی به تنهایی با پیچیدگی های زندگی روبرو می شود.
او با ذوق و شوق کارش را به عنوان خدمتکار هتل انجام می دهد. شخصیت منحصر به فرد او، همراه با عشق وسواس گونه ی او به نظافت و آداب مناسب، او را تبدیل به یک فرد مناسب برای این شغل می کند. اما زندگی منظم مولی از روزی که وارد سوئیت چارلز بلک بدنام و ثروتمند می شود، به هم می ریزد، اتاق را در وضعیت آشفته ای و خود آقای بلک را مرده در رختخوابش می یابد…
کتاب «آپارتمان پاریس» رمانی نوشته «لوسی فولی» است که اولین بار در سال 2022 به چاپ رسید. «جس هدلی» پس از کنار گذاشتن آخرین شغلش در انگلیس، به آپارتمان شیک برادرخوانده اش، «بن دنیلز»، در پاریس می رسد. اما «بن» آنجا نیست و صبح روز بعد نیز خبری از او نمی شود. وقتی «جس» از سایر ساکنین در مورد برادرش می پرسد، آن ها همگی از جواب دادن طفره می روند. «جس» هنگام جست و جوی خود برای یافتن «بن»، درمی یابد که ساکنین ساختمان، اعضای یک خانواده هستند و اسراری برای پنهان کردن دارند. وقتی یکی از همکاران «بن»، نگرانی «جس» را در مورد ناپدید شدن او جدی می گیرد، جزئیات آن اسرار شروع به برملا شدن می کند، و همزمان، تصویری ملموس از خانواده ای با زخم هایی عمیق آشکار می شود.
وقتی کلویی دیویس دوازده ساله بود، شش دختر نوجوان در شهر کوچک او در لوئیزیانا ناپدید شدند. در پایان تابستان، پدر خودش به جنایات اعتراف کرد و مادام العمر کنار گذاشته شد، و کلوئه و بقیه اعضای خانواده اش را رها کرد تا با حقیقت دست و پنجه نرم کنند و سعی کنند در حالی که با عواقب بعدی روبرو می شوند، پیش بروند.
اکنون بیست سال بعد، کلویی یک روانشناس در باتون روژ است و برای عروسی خود آماده می شود. در حالی که در نهایت درک او از شادی ای که برای رسیدن به آن تلاش کرده است، شکننده است، گاهی اوقات احساس می کند که کنترل زندگی خود را به اندازه نوجوانان مشکلی که بیماران او هستند، از دست داده است. بنابراین وقتی یک دختر نوجوان محلی ناپدید می شود، و سپس یکی دیگر، آن تابستان وحشتناک از بین می رود. آیا او پارانوئید است، با دیدن شباهتهایی از گذشتهاش که در واقع وجود ندارد، یا برای دومین بار در زندگیاش، آیا کلویی قصد دارد نقاب یک قاتل را بردارد؟
تریشیا و ایتان که تازه ازدواج کرده اند در یک طوفان شدید زمستانی در خانه ای دور افتاده به دام افتاده اند. تریسیا یک اتاق مخفی را با رونوشت های صوتی بیماران دکتر هیل کشف می کند و به تدریج زنجیره ای از حوادث را که منجر به ناپدید شدن مرموز روانپزشک می شود، کشف می کند. همانطور که تریشیا به نوارها گوش می دهد، دروغ های دکتر هیل فاش میشود و نوار کاست پایانی حقیقت وحشتناک را آشکار می کند.
واخر اکتبر. بعد از نیمه شب. شما منتظر پسر هجده ساله خود هستید. او از منع رفت و آمد گذشته است. همانطور که از پنجره تماشا می کنید، او ظاهر می شود و متوجه می شوید که او تنها نیست: او به سمت مردی می رود و او مسلح است.
وقتی می بینید که او این کار را می کند، نمی توانید باور کنید: پسر نوجوان بامزه و شاد شما، او یک غریبه را همان جا در خیابان بیرون خانه شما می کشد. نمیدونی کیه نمیدونی چرا شما فقط می دانید که پسر شما اکنون در بازداشت به سر می برد، آینده او درهم شکسته است.
آن شب با ناامیدی به خواب می روی. همه چیز از دست رفت.
تا زمانی که بیدار شوی . .
. . . و دیروز است
و بعد دوباره بیدار میشی . .
. . . و همین دیروز است.
هر روز صبح یک روز زودتر از خواب بیدار می شوید، یک روز دیگر قبل از قتل. با فرصتی دیگر برای متوقف کردن آن. جایی در گذشته پاسخی نهفته است. محرک این جنایت – و شما چاره ای جز پیدا کردن آن ندارید. . .
در ادامه کتاب The Housemaid
“به اتاق خواب مهمان نرو.” وقتی داگلاس گاریک در را با نوک انگشتش لمس می کند، سایه ای روی صورت داگلاس گاریک می افتد. “همسرم… او خیلی بیمار است.” همانطور که او همچنان آپارتمان پنت هاوس باورنکردنی خود را به من نشان می دهد، احساس وحشتناکی نسبت به زن پشت درهای بسته دارم. اما نمیتوانم این شغل را از دست بدهم، نه اگر بخواهم تاریکترین رازم را پیش خودم نگه دارم…
کتاب «آخرین چیزی که به من گفت» رمانی نوشته ی «لارا دیو» است که نخستین بار در سال 2021 چاپ شد. «اوئن مایکلز»، برنامه نویسی شاغل در یک شرکت بزرگ، درست قبل از دستگیر شدن رئیسش به اتهام فساد، ناپدید می شود و بیش از نیم میلیون دلار پول نقد را برای دختر شانزده ساله اش «بیلی» به جا می گذارد. «بیلی» و مادرخوانده اش «هانا هال»، رابطه ی نزدیکی ندارند، اما حالا با هم در تلاش هستند تا بفهمند چه چیزی باعث شد «اوئن» فرار کند. با این حال «هانا» نسبت به بی گناهی «اوئن» مردد است و پس از این که به خاطر می آورد مردی قبلا گفته بود «اوئن» را از زمان دبیرستان خود در «تگزاس» می شناخته، در حالی که خود «اوئن» ادعا می کرد اهل منطقه ی «ساحل شرقی» است—«هانا» و «بیلی» به آنجا می روند تا شاید «بیلی» بتواند خاطراتی را از دوران کودکی اش به یاد آورد و گره از معمای ناپدید شدن پدرش بگشاید.
کتاب خدمتکار (The Housemaid) اثر فریدا مکفادن (Freida McFadden)، رمانی مهیج و پیچیده در ژانر جنایی، معمایی و ترسناک است که از صحنهی قتلی در یک خانهی مجلل شروع میشود. شخصی در اتاق زیر شیروانی خانه به قتل رسیده که هویت مشخصی ندارد. میلی کالووی، خدمتکار خانه، دربارهی همهچیز اظهار بیاطلاعی میکند. داستان کتاب خدمتکار گریزی به سه ماه قبل میزند، زمانی که نینا وینچستر، خانم خانه، با دختر جوان فقیری که سر و وضع مناسبی ندارد در نشیمن بزرگ خانه مصاحبه میکند تا تصمیم بگیرد که آیا میتواند او را به عنوان خدمتکار در منزلش استخدام کند یا نه. دختر جوان میلی کالووی است که یک ماه گذشته را بیخانمان بوده و تمام این مدت را در ماشینش زندگی میکرده است، ولی حالا با دستکاری رزومهاش ناامیدانه سعی در پیدا کردن یک شغل دارد. میلی که فکر میکند این خانه با تمام مزایا و دستمزدش چیزی ورای شایستگی اوست، امید چندانی به قبولی در این کار ندارد، ولی باز هم امیدش را از دست نمیدهد.