روزی، سوفی آموندسن چهارده ساله از مدرسه به خانه بازگشته و در صندوق پستی، دو یادداشت با سوال هایی روی آن ها پیدا می کند: «تو که هستی؟» و «جهان از کجا می آید؟». همین آغاز وسوسه کننده، سوفی را درگیر مسائل و سوالات بیشتری کرده که او را راهی سفری بسیار فراتر از روستای محل زندگی اش در نروژ می کند. او از طریق این نامه ها-که دربردارنده ی موضوعات فلسفی از سقراط تا سارتر هستند-مکاتباتی با فیلسوفی اسرارآمیز دارد؛ درحالی که نامه های ارسالی به آدرس دختر دیگری فرستاده شده اند. هیلده چه کسی است و چرا مدام سر و کله ی نامه هایش پیدا می شود؟ سوفی برای حل این معما، باید از فلسفه ای که می آموزد، کمک بگیرد-اما حقیقت بسیار پیچیده تر از چیزی است که او می تواند تصور کند.
یوزف کا، کارمند بانک و مردی بدون هیچ ویژگی و توانایی خاص است. او می تواند هرکسی باشد و در برخی موارد، نماینده ی همه ی انسان هاست. او به شکلی عجیب توسط مأمور دادگاه در شهر محل سکونتش دستگیر می شود. کا تلاش می کند تا دریابد که چگونه ظن دادگاه را نسبت به خود برانگیخته است. صداقت او معمولی است، رابطه اش با پیشخدمتی به نام السا مثل سایرین است و هیچ بلندپروازی نابه هنجار یا خطرناکی نیز ندارد. او فقط می تواند سوال بپرسد اما هیچ جواب روشن و واضحی درباره ی دنیای عجیب دادگاه دریافت نمی کند. بیچارگی یوزف کا، مردی که توسط دادگاهی تعامل ناپذیر به گناهی ناشناخته محکوم شده، تصویری ژرف و تکان دهنده از نوع بشر در دنیای مدرن است. در این دادگاه، هیچ اتهام رسمی ، روند تحقیق و اطلاعاتی برای کمک به وکیل مدافع وجود ندارد. یکی از تأثیرگذارترین جنبه های این رمان، وجود روند مداوم روایت های متفاوت، توضیحات متعدد، تفاسیر مختلفی از فرآیندهای علت و معلولی و همچنین شک و تردید است.
کتاب Siddhartha ، رمانی کلاسیک درباره ی خودشناسی است که منبع الهام بسیاری از مخاطبان خود در سرتاسر دنیا شده است. رمان سیذارتا، با اشاراتی مستقیم و غیرمستقیم به حکایت روشن ضمیری بودا، داستان مردی جوان به نام سیذارتا را روایت می کند که برای یافتن خرد و نور ادراک، خانواده اش را ترک می گوید. سیذارتا صاحب یک پسر می شود اما این اتفاق، در مسیر او برای رسیدن به آرامش بی تأثیر بوده و خیلی زود، شهوت و حرص بر او مستولی می شود. او که در یأس و ناامیدی به سر می برد، به لب رودخانه ای رسیده و صدایی منحصربه فرد به گوشش می خورد. این صدا، نشان دهنده ی آغاز واقعی زندگی اوست: آغاز رنج، طردشدگی، آرامش و درنهایت، خرد. این آزمایش سخت، سیذارتا را از اوج شهوت رانی افراطی به اوج زهد و رسیدن به مقام فنا رهسپار می سازد. درنهایت، او درمی یابد که خرد، یاد دادنی نیست و به واسطه ی تجارب و تنازعات درونی خود فرد به دست می آید. رمان سیذارتا با بهره گیری از تحلیل های روانی و عرفان شرقی، بینشی بسیار نو و تأثیرگذار از انسان، فرهنگ و مسیر رنج آور خودشناسی-که به آرامش و صلح با خویشتن منجر می شود- به مخاطبان خود ارائه کرده است.
این کتاب داستان یک مرد درونگرا به نام «مرسو» را روایت میکند که مرتکب قتلی میشود و در سلول زندان در انتظار اعدام خویش است.
این ترجمه (از یونانی به انگلیسی) که مدتها بهعنوان دقیقترین ترجمه از جمهوری افلاطون منتشر شده بود، توسط آلن بلوم، اولین ترجمهای بود که رویکردی کاملاً تحت اللفظی داشت. علاوه بر متن مشروح، یک مقاله غنی و ارزشمند – و همچنین شاخصها – وجود دارد که شنوندگان را قادر میسازد تا قلب مقصود افلاطون را بهتر درک کنند.