بهترین رمان‌های معمایی آگاتا کریستی

در این پست با مشهورترین آثار آگاتا کریستی، ملکه بی‌چون‌وچرای داستان‌های معمایی، آشنا می‌شویم.
album-art

00:00

پس از سوار شدن در قطار تاروس که از حلب سوریه به استانبول می رود ، کارآگاه خصوصی “هرکول پوآرو” به هتل توکاتلیان می رسد و در آنجا تلگرافی دریافت می کند که وی را وادار به بازگشت به لندن می کند. وی به دربان دستور می دهد که برای او یک کوپه ی درجه یک در قطار سریع السیر شرق رزرو کند. اگرچه قطار پیش از این کاملا پر شده و همه ی کوپه ها رزرو شده است ، پوآرو با مداخله ی دوست و همکار بلژیکی اش ، یک جای درجه دو در قطار بدست می آورد. مسافران زیادی در قطار هستند که یکی از آن ها راشت، تاجر ثروتمند آمریکایی است. راشت پوآرو را می شناسد و از او درخواست محافظت می کند زیرا وی تهدید به مرگ شده است. پوآرو که از راشت خوشش نیامده، پرونده را رد می کند. پس از این در شب اول ، پوآرو وقایع عجیبی را مشاهده می کند. صبح روز بعد قطار به دلیل قرار داشتن یک توده ی برف در مسیر، از حرکت باز می ایستد. در ادامه ی داستان به پوآرو خبر می دهند که راشت به قتل رسیده و قاتل هنوز سوار قطار است. پوآرو پرونده را به دست می گیرد و با کمک دکتری که در قطار است، بدن راشت را بازبینی می کند؛ او جای دوازده ضربه ی چاقو بر بدن وی می یابد و در کنار آن مدارک دیگری هم هست که هرکول پوآرو باید در مورد Murder on the Orient Express بررسی کند.

album-art

00:00

کتاب And Then There Were None یکی از داستان‌های مشهور ادبی جهان است و به‌گفتهٔ آگاتا کریستی، سخت‌ترین و بهترین داستانی است که خلق کرد. کتاب بر اساس شعر و داستانی کودکانه به نام ۱۰ کاکاسیاه کوچک نوشته شده است. ۱۰ نفر، ۷ مرد و ۳ زن، توسط افرادی به‌ظاهر مختلف دعوت می‌شوند که تعطیلات خود را در جزیره‌ای دورافتاده به نام جزیرهٔ زنگی بگذرانند. بعضی از آن‌ها قبلاً یکدیگر را می‌شناخته‌اند؛ اما بیشترشان قبل از رفتن به جزیره هیچ‌گاه یکدیگر را ندیده بوده‌اند. این ۱۰ نفر هرکدام به‌گونه‌ای در گذشتهٔ خود باعث قتل یک فرد شده‌اند. پس از گذشت مدتی در جزیره، آن‌ها متوجه می‌شوند که همگی از سوی یک فرد به آنجا دعوت شده‌اند. آن فرد اگرچه در جزیره نیست، از راز همهٔ آن‌ها آگاه است. اوضاع برای آن‌ها مغشوش می‌شود. آن فرد مرموز شروع به قتل تک‌تک آن‌ها به روشی عجیب می‌کند. او این قربانیان را با اقتباس از شعری کودکانه به نام ۱۰ کاکاسیاه کوچک به قتل می‌رساند.

album-art

00:00

خودکشی ناگهانی بیوه ای در روستای کینگز آبوت، شایعاتی را به وجود می آورد با این مضامین که او، مورد اخاذی قرار داشته، همسر اولش را به قتل رسانده و رابطه ی مخفیانه ای با مردی ثروتمند به نام راجر آکروید داشته است. عصر روز بعد، آکروید در اتاق مطالعه اش به قتل می رسد-اما قبل از کشته شدن، نامه ای دریافت می کند که مشخصات کسی که از آن زن اخاذی می کرده را برملا می سازد. مظنونین زیادی در کینگز آبوت وجود دارند: خدمتکاری عصبی و پریشان، پسرخوانده ی گستاخ و خودرأی آکروید و زن برادر او، خانم سیسیل آکروید، که در خانه ی مقتول ساکن است. حالا همه چیز به کارآگاه مشهور، هرکول پوارو، که پس از بازنشستگی به باغبانی روی آورده، بستگی دارد و او باید قاتل راجر آکروید را پیدا کند. دکتر روستا و راوی داستان، جیمز شپارد و خواهر نابغه اش، کارولین، نیز به پوارو در حل این پرونده کمک می کنند.

album-art

00:00

«قتل های الفبایی» اینگونه شروع می شود که،تیم پلیس برای تحقیقات ، به سرپرستی رئیس بازرس گپ، شامل بازرس کروم است که به توانایی های کارآگاهی پوآرو شک دارد و دکتر تامپسون ، که سعی در معرفی قاتل دارد. پوآرو برای کشف اطلاعات جدید ، “لژیون” از بستگان آن مرحوم را تشکیل می دهد: فرانکلین کلارک ، برادر کارمایکل. مری دراور ، خواهرزاده اشچر؛ دونالد فریزر ، نامزد بتی؛ مگان بارنارد ، خواهر بزرگتر بتی ، و ثورا گری ، دستیار جوان کارمیکل. پس از ملاقات با بیوه قربانی سوم ، لیدی کلارک ، یک شباهت اساسی بین قتل ها برقرار شده است – در روز هر قتل ، مردی که جوراب های ابریشمی را می فروشد در هر صحنه جنایت یا در نزدیکی او ظاهر شده است. با وجود این اطلاعات ، پوآرو تردید دارد که چرا این نامه ها به جای پلیس یا روزنامه ها برای وی ارسال شده اند ، و اینکه چرا نامه سوم آدرس پویوت را غلط زده است ، که باعث تاخیر در دریافت وی شد. به زودی ،ای. بی . سی ،نامه بعدی خود را ارسال می کند ، و همه را به دونکاستر هدایت می کند ، که گمان می رود قتل بعدی در آن روز در مسابقه سنت لجر استکس رخ دهد. با این حال ، قاتل به جای آن به یک سینما برخورد می کند و نام قربانی باالگوی الفبایی قتل های دیگر مطابقت ندارد.

album-art

00:00

این کتاب یک مجموعه داستان کوتاه است که هر کدام از آنها یک معما یا پازل را به تصویر می‌کشد. این مجموعه در قالب جلسات هفتگی یک باشگاه کوچک در روستای سنت مری مید به نمایش گذاشته می‌شود، جایی که اعضای باشگاه هر هفته یک معما را به یکدیگر مطرح می‌کنند. در این کتاب، آگاتا کریستی از شخصیت‌های محبوب خود، خانم مارپل، به عنوان گوینده داستان‌های مختلف استفاده می‌کند. خانم مارپل، زنی مسن و باهوش، با ظرافت و دقت به حل معماها می‌پردازد و با استفاده از تجربه زندگی‌اش و دانش عمیقش از روابط انسانی، پاسخ‌های دقیق و جالب تهیه می‌کند. هر داستان کوتاه با یک شخصیت متفاوت آغاز می‌شود و سپس خانم مارپل به حل معما و روشن کردن ابهامات می‌پردازد.

album-art

00:00

A Murder is Announced از داستان جنایی آگاتا کریستی است. در این رمان کارآگاه او جین مارپل حضور دارد. قتل از قبل یک روزنامه محلی در یک روستای کوچک اعلام شده است. خانم مارپل برای معالجه در یک هتل اسپا در آنجا اقامت دارد. او با بازرس کرادوک از پلیس شهرستان کار می کند. در این نسخه مجاز انحصاری ملکه اسرار، یک قتل در تبلیغات روزنامه‌ای در شهر کوچک اعلام می‌شود – و خانم مارپل وقتی واقعا جنایتی اتفاق می‌افتد، باید این معمای شیطانی را باز کند. روستاییان چیپینگ کلهورن از کنجکاوی غافلگیر می‌شوند وقتی روزنامه آگهی می‌کند که «یک قتل اعلام شده و در روز جمعه، 29 اکتبر، ساعت 6:30 بعد از ظهر در لیتل پادوکس رخ خواهد داد». یک شوخی کاربردی کودکانه؟ یا یک فریب کینه توزانه؟ مردم محلی که قادر به مقاومت در برابر دعوت مرموز نیستند، در زمان مقرر بدون هشدار، چراغ ها خاموش می شود و یک تفنگ شلیک می شود. هنگامی که آنها دوباره وارد می شوند، صحنه وحشتناکی فاش می شود. جنایت غیر ممکن؟ فقط خانم مارپل می تواند آن را باز کند.

album-art

00:00

در این داستان، پوآرو که برای گذراندن تعطیلات به مصر سفر کرده، با زوجی آشنا می شود که ماه عسل خود را در آن جا می گذرانند و معماهای داستان ها از همین جا در ذهن شکل می گیرند. هر دو مرد با دهانی نیمه باز، چشمان ندید بدید خود را به دختری دوخته بودند که داشت جلو پست خانه از یک رولزرویس قرمز رنگ پیاده می شد. دختر، نرم و چابک، از اتومبیل بیرون آمد. کلاه بر سر نداشت و موهای طلایی اش به او جلوه خاصی می داد. پیراهنی بلند اندام ظریف و زیبایش را پوشانده بود. از حرکاتش معلوم بود دختر متکی به نفسی است. حضور چنین دختری، با آن سر و وضع ظاهرا بسیار ساده، در شهر کوچک مالتون آندرود پدیده ای بسیار نادر به شمار می آمد

پست‌های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *